3 - آثار خانوادگى بد حجابی
ط. نکویی ریزی
الف - بى علاقگى به ازدواج
در جامعهاى که بى بند وبارى در پوشش و به تبع آن بى بند و بارى جنسى رواج دارد، بسیارى از لذتهاى جنسى که عامل گرایش به ازدواج است به راحتى در دسترس افراد قرار مىگیرد، و این امر از میزان علاقه و گرایش به ازدواج در افراد مىکاهد.
بعضى از لذتهاى جسمى، سمعى، بصرى و احیاناً لمسى که باید در » نهان خانه زناشویى« با انتظار و زحمت به دست آید، بى حجابى و بدحجابى، آن را آسان، رایگان و همه جائى مىسازد و از اهمیت ازدواج و شوق زناشوئى مىکاهد(61).
استاد شهید مرتضى مطهرى در این زمینه چنین مىنگارد: »... علت اینکه جوانان امروز از ازدواج گریزانند و هر وقت به آنان پیشنهاد مىشود، جواب مىدهند، که حالا زود است، ما هنوز بچهایم، و یا به عناوین دیگر از زیر بار آن شانه خالى مىکنند همین است؛ حال آنکه در قدیم یکى از شیرینترین آرزوهاى جوانان ازدواج بود. جوانان پیش از آن که به برکت دنیاى اروپا کالاى زن این همه ارزان و فراوان گردد »شب زفاف را کم از تخت پادشاهى« نمىدانستند. ازدواج در قدیم پس از یک دوران انتظار و آرزومندى انجام مىگرفت و به همین دلیل زوجین یکدیگر را عامل نیک بختى و سعادت خود مىدانستند، ولى امروز به دلیل کامجوئىهاى نامشروع در سطحى وسیع دلیلى بر آن اشتیاقها وجود ندارد(62).
ب( افزایش میزان طلاق
بى بند و بارى در پوشش و حجاب، موجب تحریک است و تحریک بنیاد خانواده را متلاشى مىکند. غریزه جنسى یکى از علل مهم ازدواج و بوجود آمدن خانواده است، اما پس از ازدواج هر چه زمان مىگذرد نقش غریزه جنسى در حفظ و دوام خانواده کمتر مىشود و به جاى آن نقش عشق، تفاهم و وفادارى در بقاى خانواده بیشتر مىشود، بدحجابى آفت زندگى خانوادگى است. در حالى که نه تنها در اسلام بلکه در همه مرامهاى اجتماعى جهان این نتیجه حاصل شده است که خانواده باید محفوظ بماند، زن و مرد باید دلبسته و وفادار یکدیگر باشند، تا آشیانه دلپذیرى براى فرزندان خویش بنا کنند و با تربیت آنها، آینده جامعه خویش را ترسیم کنند، زنان بدحجاب تمامى همت خود را مصروف خودنمائى در خارج از منزل مىکنند و این باعث مىشود تا ذوق و شوقى براى آراستگى در برابر همسر نداشته باشند، و از سوى دیگر بد حجابى دیگران، زمینه را براى دلبستگى مرد به همسر، نامساعد مىکند.
در جامعهاى که بد حجابى بر آن حاکم است، هر زن و مردى همواره در حال مقایسه کردن است، مقایسه آن چه دارد با آن چه ندارد، این مقایسه آتش هوس را در زن و شوهر دامن مىزند، زنى که سالها در کنار شوهر خود زندگى کرده و بامشکلات زندگى جنگیده و در غم و شادى او شریک بوده است، اندک اندک بهار چهرهاش شکفتگى خود را از دست مىدهد و روى در خزان مىگذارد، در چنین حالى که سخت محتاج عشق و مهربانى و وفادارى همسر خویش است، ناگهان زن جوانترى با بدحجابى خود و پوشش نامناسب خود به همسر او فرصت مقایسهاى مىدهد و این مقدمهاى مىشود براى ویرانى اساس خانواده و بر باد رفتن امید زنى که جوانى خود را از دست داده است.
همه زنان بدحجاب جوان باید بدانند که هیچ جوانى نیست که به میان سالى و پیرى نرسد، اگر امروز آنان جوان و با طراوتند، در فرداى بى طراوتى آنان بازهم جوانانى هستند که بتوانند براى فرداى خانواده آنان همان خطرى را ایجاد کنند که خود آنان امروز براى خانوادهها ایجاد مىکنند(63).
آمارهاى قطعى و مستند نشان مىدهد که با افزایش بى حجابى و بدحجابى در جهان، طلاق و از هم گسیختگى زندگى زناشوئى در دنیا به طور مداوم بالا رفته است. چرا که » هر آنچه دیده بیند، دل کند یاد« و هر چه »دل« در اینجا یعنى هوسهاى سرکش بخواهد، به هر قیمتى باشد به دنبال آن مىرود و به این ترتیب هرروز دل به دلبرى مىبندد و با دیگرى وداع مىگوید(64).
به این ترتیب یکى از علل افزایش طلاق در جامعه بدحجابى زنان در جامعه مىباشد، در حالى که لازمه زندگى مشترک، مهرورزى، محبت، قبول یکدیگر با تمام خصوصیات، قبول مسئولیت و گذشت است، مردى که از تربیت معنوى و تقواى دینى برخوردار نیست، طبعاً هوس خود را به زندگى مشترک ترجیح مىدهد. در مقابل حجاب اسلامى و تقواى زن و شوهر سبب استحکام بنیان خانواده مىگردد.